ماهی قرمز

پنج شنبه ۲ شهریور ۱۳۸۵

ماهی قرمز

 

هنوز زندگی می کند

مثل من

تو ، مدت هاست که نیستی

 

 

 

نه!

 

سه شنبه ای که گذشت

جلوی پنجره ایستادی.

به من نگاه می کردی؟

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
فرانچسکو جمعه 3 شهریور 1385 ساعت 01:25

کوچکی بلور بسته اش را
خواب کدام دریا می شکند
وقتی چنین بر گِل نشسته ام...

شبگرد جمعه 3 شهریور 1385 ساعت 10:36 http://www.c-g.blogfa.com

و جای خالیه نگا هت هنوز دلم را می سوزاند........

عارفه جمعه 3 شهریور 1385 ساعت 13:42 http://www.peyedra.blogfa.com

و باز هم ۳شنبه های پر خاطره

پریسا جمعه 3 شهریور 1385 ساعت 14:25 http://www.anaparisa.persianblog.com

و از آن پس سه شنبه ها روز انتظار است ....
می جرخید و می چرخید احساس میکرد که سرش گیج میرفت میخواست مسیر مستقیم بره سرش به یه چیزی خورد چقدر گیج بود...
طفلکی ماهی کوچولوی قرمز
من باز هم مینویسم اگر اسمش نوشتن باشد خوشحالم میکنین تنهام نذارین

هامون و مهدی یکشنبه 5 شهریور 1385 ساعت 01:14 http://khaneie-ashena.persianblog.com

کی میدونی جلو پنجره به کی نگاه میکرده فقط خیره بوده یا نگاه میکرده......شایدم خیلی تفاوتی نکنه ......

لاله دوشنبه 6 شهریور 1385 ساعت 09:11 http://laleh66.persianblog.com

ره به درون می برد حکایت این رنج...

بگذار سکوت بهترین و زیباترین کلام ما باشد.

علی جمعه 10 شهریور 1385 ساعت 06:10

دانیال عزیزم سلام...
ننوشته های تو را با سکوت می خواندم...این بار گفتم...
نمی دانم...موفق باشی دوست من...دلم برایت سخت تنگ شده است...بنویس...حتماً

الهام شنبه 18 شهریور 1385 ساعت 09:24 http://elhamr.blogfa.com

شک داشت که به او نگاه می کند
نه
او هم همان قصه قدیمیست که زیباییش را در پس زلال پنجره به تماشا نشسته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد